برگه‌ها

ژانویه 2012
ش ی د س چ پ ج
 123456
78910111213
14151617181920
21222324252627
28293031  
 
No Image
خوش آمديد!
تیله های آبی رنگ / احسان مرادی پيوند ثابت
از جایش بلند شد و جلوی آینه قدی ایستاد. هیکل خودش را وارسی کرد. اندامش روز به روز تحلیل می رفت. آبشار موهای کهربایی رنگش دیگر چنگی به دل نمی زدند. صورت ظریفش حالت استخوانی به خود گرفته بود و فقط چشمان او سالم بودند که این همه بی رمقی را می دیدند. گوشه ی آینه عکس های شب عروسی را دید.

نظرات[۱] | دسته: داستان | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
تن زدن به پهلوی مرگ / منصور خورشیدی پيوند ثابت

عنوان :

نگاهی به سه کتاب ” آن مرگ ، جنون روز و مرض مرگ “

” موریس بلانشو و مارگوریت دوراس ”

در خوانش و ترجمه ی پرهام شهرجردی

____________________________________________


” تفکر پرهام شهرجردی ” روی محور مرگ دور می زند ! – مرض ِ مرگ – و – آن ِ مرگ – در کتاب ” جنون روز ” – مارگوریت دوراس – نیزتن به پهلوی مرگ می زند. به روح و روحیه ی انسان معاصرپهلو می زند !

نظرات[۰] | دسته: نقد و نظر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
گفتگو با منصور خورشیدی / محمّد ایزدی پيوند ثابت

سال ۱۳۸۶، به بهانه انتشار مجله‌ ادبی و هنری « نوشتا » گفت‌وگویی با «منصور جعفری خورشیدی» انجام دادم. در این گفت و گو خورشیدی از چیستی شعر حجم، جایگاه شعر حجم در ایران، رویکرد «نوشتا»، جریان های معاصر شعری در ایران ، ساختار و فرم در شعر و مسائلی از این دست گفت. آن وقت‌ها شعر حجم برای دغدغه‌های زبانی-فلسفی ِ منْ جذاب‌تر بود. انتشار «نوشتا» با شعرهای بهرام اردبیلی، منصور خورشیدی، و آرش جودکی (شعرها و ترجمه‌های خوبش) مرا بسیار هیجان‌ زده کرد. این شوق شاید به آشنایی مختصری که با خشایار فهیمی و داریوش کیارس داشتم برمی‌گشت. البته «نوشتا» بعد از آن چند شماره نخست آن تازگی و روح اصیلش را از دست داد و من هم تا حدی از آن دل بریدم. به هر ترتیب، اکنون کمی از آن حال و هوای شعرخوانی و شاعرفهمی فاصله گرفته ام، در شعرْ پی دنیاهای آدم ها می گردم و چندان به مانیفست ها و جریان ها اهمیتی نمی دهم. شعر خیلی کمتر می خوانم، اما تنها آن هایی را دوست دارم که شاعری واقعی در پس ِ آنها نشسته، دنیایش را تماشا می کنم و «دیدن»اش را می سنجم. این مصاحبه را هم اینجا منتشر می کنم که بچه های شاعر بیشترند، شاید بدردشان خورد، هر چند بعید می دانم چیز تازه ای داشته باشد، بهتر از معطل ماندن در حافظه من است.

نظرات[۰] | دسته: مصاحبه | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
شعری از مجتبی شفیعی پيوند ثابت

گلوله‎ات

از دکمه‎ی پیراهنم گذشت…

رو بروی هم ایستاده بودیم

که چشمانت

ماشه را کشید

من ایستادم…

ایستادم…

و قلبم

به سمت با روتت بو می‎کشید…

نظرات[۳] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
شعری از علی فتحی مقدّم و یادداشتی از حمید امیدی پيوند ثابت

مثل منتقدی که خایه مالی متنی را می کند

جاکشی نخلی را کرده ام که اسپرم ندارد

وهمین پرندگان زیادی را

به تخم گذاری

در خلیج دستور زبان فارسی تحریک کرده است

همیشه ی بغل کردن هایت

کرگدنی که در آغوشم بیدار می شود

شکل تف کردن تجربه ای ست

که با دایره ها در میان می گذاری

نظرات[۲] | دسته: شعر, نقد و نظر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
شعری از محمّد صباغی رستمی پيوند ثابت

در دوردست

رگ های آبستن از غرور

تندیس بوسه ها و لبخند ها

تا خاک سرخ …

پهلو شکافتن درخت

در تلاطم ابر

آنجا که رود

نظرات[۰] | دسته: شعر | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 
ترانه ای از فردوس حسینی پيوند ثابت


من به این آینده خوشبین نیستم


من به این آینده خوشبین نیستم
من به فردایی که شاید هم نیاد
وقتی واسه تو مهم نیست این شبا
چی سر من چی سر دنیا میاد

نظرات[۰] | دسته: ترانه | نويسنده: admin | ادامه مطلب...

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

انتشارات شهنا

انتشارات شهنا
1
No Image No Image