برگه‌ها

آوریل 2024
ش ی د س چ پ ج
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
27282930  
 
No Image
خوش آمديد!
زندگی و آثار فروغ فرّخ زاد/ دکتر بیژن باران پيوند ثابت

فروغ با استعداد زبانی و هنری توانست که فکر کلامی خود را در ژانرهای ادبی شعر، ترجمه، نقد، داستان، فیلمنامه بیان کرده؛ نیز، در کارهای هنری مانند اجرای نمایش، بازیگری، فیلم، نقاشی فکر حسی خود را ابراز کند. در هر دو حیطه آثار او با عاطفه و صمیمیت ـ روح زمان یعنی جامعه گذاری خاور میانه به مدرن، را بازتاباندند. بخاطر وجدان اجتماعی، او کنشگری سختکوش بود. بجای شعار و حزب -که در استبداد وابسته دهه های ۳۰ ـ ۴۰ همه غیرقانونی بودند ـ او با خلاقیت و نوآوری به مصاف تحجر فرهنگی پیشامدرن یعنی زیرساخت خودکامگی شرقی رفت. فروغ فصل مرگ خود، ماهیت انقلاب ۵۷ و برخی رویدادهای آینده را در اشعار خود پیش بینی کرد. آیا سطر فوق پیش بینی جنبش چریکی پیشاانقلاب دهه ۵۰ بود؟

در دهه ۴۰ تهران پر از شاعران اجتماعی بود که در محفلها، مجامع، و دفتر کار با فروغ بُر می خوردند. فروغ متولد ۱۳۱۳ با شاعران تراز اول باتعهد اجتماعی مقیم تهران، مانند: حمید مصدق ۱۳۷۷- ۱۳۱۸، هوشگ ابتهاج/ سایه متولد ۱۳۰۶ ، کسرایی ۱۳۷۴- ۱۳۰۵ ، شاملو ۱۳۰۴-۱۳۷۹، رحمانی ۱۳۷۹- ۱۳۰۶، اخوان ۱۳۶۹- ۱۳۰۷ معشور بود. او با هنرمندانی، چون: ابراهیم گلستان متولد ۱۳۰۱، شاعران تغزلی ، مانند: مشیری ۱۳۷۹-۱۳۰۵، م. آزاد متولد ۱۳۱۲، سهراب سپهری ۱۳۰۷-۱۳۵۹، توللی ۱۲۹۸ -۱۳۶۴؛ شاعران پلاس تو استامبول از قماش نادرپور ۱۳۰۸-۱۳۷۱ و برخی شاعران حاشیه آشنا بود.

فروغ اعجاب استادان دانشگاهی اهل شعر را برانگیخته بود. آنها عبارت بودند از: دکتر سعید نفیسی ۱۲۷۴-۱۳۴۵، دکتر محسن هشترودی ۱۲۸۶-۱۳۵۵؛ منزلت طلبانی مانند شجاء الدین شفا ۱۲۷۹-۱۳۸۹، رهی معیری ۱۲۸۸-۱۳۴۷، صادق سرمد ۱۲۸۶-۱۳۳۹ ، مهدی حمیدی ۱۲۹۳-۱۳۶۵ سراینده مرگ قو. نویسندگانی مانند هوشنگ گلشیری ۱۳۱۶-۱۳۷۹، فیلمسازانی ، مانند بیضایی متولد ۱۳۱۶، و کیمیایی متولد ۱۳۲۰ از دوستان هنری فروغ بودند. او با سیروس طاهباز و احمد رضا احمدی هم دید و بازدید داشت. فروغ در شعر ای مرز پرگهر با مطایبه، شاعر ابراهیم صهبا ۱۲۹۰-۱۳۷۷ را دست انداخت. این شاعر مناظره عاشقانه ای با سمین بهبهانی در دهه ی ۴۰ داشت.

در اینترنت علاقه مندان فروغ فراوانند. آنها کتب فروغ را سکن، تایپ، نقد، عرضه کرده؛ گاهی برخی اشعارش را بزبانهای دیگر هم ترجمه کرده اند. کلیپهایی از فروغ، دکلمه ها، آثار ادبی، عکسها، فیلمهای او در یوتیوب و فیسبوک وجود دارند. کلیپ ۳گانه ناصر صفاریان بویژه سرد سبز در باره زندگی و مرگ فروغ اطلاعات دست اول فراوان دارد. سایت فروغ فرخزاد با مجموعه آثار، عکسها مطالب در باره او در اینترنت منبع پر محتوایی است.

جستجوگر گوگل در ۲۵ ژانوییه ۲۰۱۱ برای فروغ فرخزاد با ۳۲ سال عمر ۱۵۱۰۰۰۰ یعنی یک و نیم میلیون، و برای املاء لاتین/ فینگلیش آن ۱۵۵۰۰۰ یعنی یک دهم فارسی، منبع نشان داد. در مقایسه برای محمد رضا پهلوی با ۳۷ سال سلطنت ۱۳۴۰۰۰۰ یعنی یک میلیون و ۳۴۰ هزار منبع نشان داد. فروغ ۱۷۰۰۰۰ منبع بیشتر داشته؛ اگرچه نصف عمر شاه را داشت. این ارقام محبوبیت فروغ را در شبکه جهانی اینترنت اثبات می کنند.

از دو نوع فکر عمده در مشعر ـ یعنی فکر زبانی و فکر حسی مانند نقاشی و موسیقی ـ در جامعه دهه ۳۰ فکر زبانی برای زن احتمال بروز بیشتر داشت. این معادلی با آزادی رای در تنفس سیاسی ۳۹-۴۲ بنفع زنان تغییر کرد. بنا به اظهارات مادر، فروغ از ۱۳ سالگی شعر می نوشت؛ بخاطر ترس از پدر پاره می کرد. این اتودهای شعر برای ضبط عواطف ذهن خود و هم برای تمرین ساخت زبان شعری در اوزان عروضی بودند. حجم کوتاه کتاب اولش بیانگر این است که شعرهای اسیر گزینه ای بوده اند.

فکر زبانی. فروغ در شعر، سفرنامه، ترجمه، داستان، نقد ادبی، مصاحبه ۱۵ سال فعالیت مدام داشت. در شهریور ۱۳۳۶ پس از سفر ۱۴ ماهه اروپا، خاطرات ناتمام این سفر در ۸ بخش در فردوسی نشر شدند. در این سال در فردوسی ۶ داستان کوتاهش بنامهای زیر با نام فروغ برای ۴ داستان اولی و فروغ فرخزاد برای ۲ داشتان آخر نشر شدند: اندوه فردا، شکست، انتها، دوست کوچک من، بی تفاوت، کابوس. در  ۱۳۳۹ بمناسبت نشر آخر شاهنامه اخوان نقد ادبی این کتاب در ماهنامه سازمان برنامه بنام ایران آباد چاپ شد.

شعر. کتاب اسیر ۱۳۳۱ را در ۱۷ سالگی با ۴۵ شعر زیر نشر کرد: دوست داشتن، نا آشنا، یادی از گذشته، پاییز، وداع، افسانه تلخ، گریز و درد، دیو شب، عصیان، دیدار تلخ، چشم براه، آیینه شکسته، خسته، بازگشت، بیمار، راز من، دختر و بهار، خانه متروک، در برابر خدا، ای ستاره ها، حلقه، اندوه، صبر سنگ، از دوست داشتن، خواب، صدایی در شب، شب و هوس، شعله رمیده، رمیده، خاطرات، رویا، هرجایی، اسیر، بوسه، حسرت، انتقام، شراب و خون، گمگشته، از یاد رفته، ناشناس، دعوت، نقش پنهان، مهمان، یک شب، دریایی.

کتاب دیوار ۱۳۳۵ را در ۲۲ سالگی با ۲۵ شعر زیر نشر کرد: گناه، رؤیا، نغمه درد، گمشده، اندوه پرست، قربانی، آرزو، آبتنی، سپیده عشق، بر گور لیلی، اعتراف، یاد یکروز، موج، شوق، اندوه تنهایی، قصه ای در شب، شکست نیاز، شکوفه اندوه، پاسخ، دیوار، ستیزه، قهر، تشنه، ترس، دنیای سایه ها.

کتاب عصیان ۱۳۳۶ در ۱۳۸ صفحه را در ۲۳ سالگی با ۱۷ شعر زیر نشر کرد: بجای مقدمه، عصیان بندگی، عصیان خدایی، عصیان خدا، شعر برای تو، پوچ، دیر، صدا، بلور رویا، ظلمت، گره، بازگشت، از راهی دور، رهگذر، سرود زیبایی، جنون، بعدها، زندگی، توضیحات.

کتاب چهارم فروغ، تولدی دیگر، ۱۳۴۲ در ۱۶۲ صفحه با ۳۱ شعر زیر نشر شد: آن روزها، گذران، آفتاب می شود، روی خاک، شعر سفر، باد ما را با خود خواهد برد، غزل، در آبهای سبز تابستان، میان تاریکی، بر او ببخشائید، دریافت، وصل، عاشقانه، پرسش، جمعه، عروسک کوکی، تنهائی ماه، معشوق من، در غروبی ابدی، مرداب، آیه های زمینی، هدیه، دیدار در شب، وهم سبز، فتح باغ، به علی گفت مادرش روزی، پرنده فقط یک پرنده بود، ای مرز پر گهر، به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد، من از تو میمردم، تولدی دیگر. آیا این اشعار بترتیب تاریخ سرایش صفحه بندی شده اند؟

کتاب آخرش در ۱۳۴۳ با ۶ شعر بلند بقرار زیر نشر شد: ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، بعد از تو، پنجره، دلم برای باغچه میسوزد، کسی که مثل هیچکس نیست، تنها صداست که می ماند، پرنده مردنی است. این اشعار در نشریه ی آرش طاهباز قبلا منتشر شده بودند.

http://www.greenpoems.com/Forugh/mainiman.htm

عنوانهای سه کتاب اول تک اسمی و عنوان دو دیگر عبارت اند. شعرها با تاریخ سرایش آمده اند. این تاریخ می تواند نشست نخست نویسش شعر باشد؛ میتواند تاریخی بعدتر، پس از ویرایش نهایی برای نشر، باشد. ولی بخاطر استعداد فطری، فوران عاطفه، صمیمیت نیت- فروغ و شاملو شعر خود را زیاد دستمالی نمی کنند.

نامه های فروغ هم به همت فرزندش کامیار شاپور و شاعر عمران صلاحی بچاپ رسید. این کتاب شرح زندگی سخت شاعر از زبان خودش می باشد، البته نامه دیگری سانسورشده به برادران و پدرش نیز به طور پراکنده نشر شدند. جامعه هنوز رشد فرهنگی کافی ندارد که نامه های یک زن ـ شاعر جهانی اش جمع آوری شده؛ بدون ممیزی نشر شوند.

بنا به وسواس فروغ برای عرضه بجامعه تنها شعرهای خوب، با نمره قبولی از او، در کتاب درج شده اند. بعدها فروغ گفت اگر می توانست کتب قبل از تولدی دیگرش چاپ را نمی کرد؛ اگرچه محبوبیت فروغ بین جوانان به خاطر سه کتاب اولش بود. نیز او مبلغی بابت کتابها از ناشر می گرفت که کمک مهمی برای مخارج او بود..

شعر نشر شده تقریبا همان نویسش نخست شعر است. البته شعرهای دو کتاب آخر تاریخدار نیستند. شاید بی تاریخی برخی نوشتجات به دلیل تغییر مکان یا درازی شعر و نویسش آن در چند نشست می باشد. آخرین شعر مجموعه اشعار جلد سفید فروغ این است: به ایوان می روم و دستم را بر پوست کشیده شب می کشم.

ترجمه

فروغ با فراگیری زبانهای ایتالیایی، آلمانی، انگلیسی، فرانسه به ترجمه برخی آثار غربی به فارسی پرداخت. فروغ زبانهای فرانسه، ایتالیایی، آلمانی، انگلیسی را با شوق پیگیری نمود و آموخت. از سفر مونیخ او به ترجمه ی متون ادبی زیر رغبت نشان داد: شعر ضدفاشیزم آلمان با همکاری امیر مسعود، نمایشنامه ی ژان دارک مقدس برنارد شاو نویسنده منقد اجتماعی ایرلندی ۱۸۵۶-۱۹۵۰، ستون سنگی ماروسی ۱۹۴۲ The Colossus of Maroussi یا سیاحتنامه یونان هنری میلر ۱۸۹۱-۱۹۸۰ نویسنده منقد اجتماعی و نقاش آمریکایی.

ژان دارک را می توان نخستین زن اعدامی برای حق مشارکت اجتماعی زنان انگاشت. این ترجمه ها هنوز چاپ نشده اند. ژان مقدس شرح زندگی ژاندارک است که خودش می‌خواست نقش او را بازی کند. ترجمه به این منظور بود که در سال آینده این نمایشنامه روی صحنه بیاید. کتاب شعر ضدفاشیزم شاید اثر مشهور پدر روحانی مارتین نیمولر  Niemöller 1892-1984 باشد ، به نام” نخست آنها آمدند “.

سفر

از ۱۵ تیر ۱۳۳۵ تا پاییز ۱۳۳۶ در رم، سپس چند ماه در مونیخ پیش برادرانش فریدون و امیر مسعود به فراگیری زبان و مطالعات کتب مترقی پرداخت. مطالعه و فهم زبانهای غربی در مثلث ورنیکه در مغز برای ترجمه با حرکت دست و انگشتان و تکلم به زبان خارجی در مثلث بروکا در مغز متفاوت است؛ از این رو فروغ در مناظره ۱۳۴۵ با برتولوچی پرسشها را به زبان فرانسه گرفته؛ به فارسی پاسخ می داد. همین روند را در ترجمه شاملو از گیلگمش و غیره می توان دید، زیرا هم شاملو و هم فروغ در زبان مقصد فارسی بی رقیب بودند؛ لذا ترجمه ی آنها محبوبیت فراوان به اثر ادبی می بخشید.

برخی شاعران نقاش یا بازیگر اند؛ برخی نقاشان شاعر یا بازیگر اند. فروغ هم نقاش، هم بازیگر، هم شاعر بود. سعید هم شاعر هم بازیگر بود. سهراب هم نقاش هم شاعر بود. نقد آثار آنها در رابطه با کارکردهای مغزی و شخصیت آنها نیاز به مداقه جداگانه دارد. ۱۳۴۲ فروغ در نمایش شش شخصیت در جستجوی نویسنده، اثر لوییجی پیراندلو ۱۸۶۷- ۱۹۳۶، به کارگردانی پری صابری، بازی کرد. در نمایش عروسی خون لورکا، ترجمه ی شاملو، بازی کرد. از فروغ چندین شعر چاپ نشده، ۲دو سناریو برای فیلم، سه ترجمه، یک رمان ناتمام، چند تابلو نقاشی و چند طرح تصویری مانده اند. دکلمه هایی از شعرهایش نیز از او به جا مانده اند.

فکر تجسمی

این نوع فکر دربرگیرنده ی فضای سه بعدی، ترسیم بصری، راهیابی در فضای صحنه می باشد. هنرهای معماری، رقص، نمایش، سینما، پانتومیم برخی از این نوع هنر اند. فروغ در ۱۳۳۷ در گلستان فیلم به سمت منشی استخدام شد که محیطی مساعد برای بروز استعداد تجسمی او بود.

در ۱۳۴۲ در نمایشنامه ی شش شخصیت در جستجوی نویسنده از لوئیچی پیراندلو بازی کرد. در ۱۳۴۴ از طرف یونسکو فیلمی نیم ساعته و از برناردو برتولوچی فیلمی ۱۵ دقیقه ای، در باره ی زندگی فروغ ساخته شدند. در ۱۳۴۵ فروغ بار دیگر به ایتالیا رفت. او در دومین فستیوال سینمایی مولف در شهر پزارو شرکت کرد. در همین سال از کشور سوئد به او پیشنهاد برای ساخت فیلم داده شد .

فروغ آموزش نقاشی را در دهه ی سی در گالری پتگر و هنرستان دیده بود. درمصاحبه ی پوران فرخ زاد با نصرت اللهی آمده است: فروغ به خصوص نقاشیهای سهراب را خیلی دوست داشت. مدتی در آتلیه ی او نقاشی می کرد که چند تا از تابلوهایش هم موجود اند ، البته نه پیش من، بلکه پیش پروانه ، خانم سپهری نازنین!

فیلم

از طرف کارش در ۱۳۳۸ فروغ دو ماه به انگلستان فرستاده شد تا در امور تهیه فیلم آموزش ببیند. در بازگشت به ساختن چند مستند پرداخت. در خوزستان موسسه فیلم کانادا در ۱۳۳۹ از کارفرمایش خواست که درباره ی مراسم خواستگاری در ایران فیلم کوتاهی بسازد. فروغ در این فیلم بازی کرد؛ خود در تهیه آن هم فعال بود. در ۱۳۴۰ قسمت دوم فیلم آب و گرما را تهیه کرد. در همین سال در تهیه صدای فیلم موج و مرجان و خارا همت گماشت .

او برای صفحه ی نیازمندیهای کیهان فیلم یک دقیقه ای تحسین آوری ساخت. فیلم یک آتش در ۱۳۴۱ در جشنواره ی دوازدهمین فیلم های کوتاه و مستند ونیز، ایتالیا، مدال طلا و نشان برنز گرفت. تابستان ۱۳۴۱ در تهیه ی فیلم ناتمام دریا، با بازی خود و کمک فنی شرکت داشت.

فروغ در ۱۳۴۱  فیلم شاعرانه خانه سیاه است را از زندگی جذامیان تبریز ساخت. زمستان ۱۳۴۲ این فیلم برنده جایزه ی مستند در فستیوال ۱۱ م جهانی فیلمهای کوتاه اوبرهاوزن آلمان شد. فستیوال ۱۴ م فیلم اوبرهاوزن در ۱۳۴۵، به خاطر سانحهی  مرگ آور فروغ، جایزه فیلم مستند آن سال را به نام او خواند. این امر ادای حرمت به این هنرمند بزرگ ایرانی بود. به خاطر توفیق او در هنر و انسانیت، هیأت مدیره ی فستیوال نیز جمله هایی از فیلم خانه سیاه است را در متن سخنرانی خوشآمد به فستیوال گنجاند.

این فستیوال در ۱۹۵۴ آغاز به کار کرد؛ هرسال بیش از پنج هزار فیلم از نود کشور عرضه می شوند که ۴۵۰ فیلم برگزیده نشان داده می شوند؛ مقررات آن تابع FIAPF می باشد. جایزه آن در فستیوال ۵۸ م در ۲۰۱۲ حدود ۴۱ هزار یورو است.

فروغ بهار ۱۳۴۳ به ایتالیا و فرانسه برای شرکت در نمایش و مذاکره برای تهیه فیلم رفت. سفر آخر او به ایتالیا در بهار ۱۳۴۵/ ۱۹۶۶ به مدت چهارماه برای فستیوال پزارو در ساحل دریای آدریاتیک بود. در این فستیوال بین اللملی سینمای نو  ـ دلورنتیس، کارگردان فیلم سه چهره زن با بازی ثریااسفندیاری، سیلویا مانگانو، آنتونیونی، پازولینی، برتولوچی، ایندووینا، ویسکونتی ودیگران را دید.

کنشگر زنان

فروغ نه تنها پیش بینی انقلاب را در شعرهایش انجام داده؛ بلکه برای حقوق زنان، اطفال، فقیران نیز کنش سیاسی داشت. او برای تغییر جامعه هم از نظر فرهنگی و هم از نظر سیاسی باوجدان اجتماعی خود کار می کرد. در جامعه ی پدرسالار، مردان سنتی معتقد اند که زن ناموس مرد، یعنی تحت مالکیت اوست. در جامعه پیشا انقلاب، “من” در شعر فروغ، زنی عصیانی در محاصره محیط گذاری و سنت گذشته است. در اینجا هستی متغیر با آیه ثابت تاریکی به صورت ضد و نقیض oxymoran است. شعر آیه های زمینی، کتاب تولدی دیگر:

همه ی هستی من آیه ی تاریکیست
که ترا در خود تکرار کنان
به سحرگاه شگفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد

در این مفصل، ایهام ملسی با کاربرد رَستن = رهیدن، رُستن = روییدن/ بالیدن؛ شِگِفتن = حیران، شِگُفتن = شکوفانی/ واشدن غنچه/ خندان بکار رفته. در شعرهای نوجوانی، فروغ “من” را در خود، جدا از محیط، بررسی می کند. در مرحله بعد، “من” را با “تو” ربط می دهد. سپس در تولدی دیگر، ص ۱۵۶ در تقابل با عشق ذهنی به عشق جسمی “در خود” تغییر شکل می دهد. برای تفکیک این ابهام، می توان تاریکی را در تقابل با سحرگاه قرار داد. سپس بدیل شگُفتن و رَستن گیاهی یعنی واشدن غنچه، مثل نیلوفر سحری و بالیدن، ارجحیت می یابد. این استعاره گیاهی برای تنانگی هم می تواند باشد. دوگانگی مقولات، این مفصل را به تعلیق زمانی سوق می دهد: هستی با آیه/ شگفتی/ اعجاب و تکرار با ابد، زمان حال با آینده است/ خواهد بود.

فروغ با صمیمیت توضیح می دهد: کاش می توانستم مثل آدم های دیگر خودم را در ابتذال زندگی گم کنم. کاش یا لباس تازه یا یک محیط گرم خانوادگی و یا یک غذای مطبوع می توانست شادمانی را در لبخند من زنده کند. کاش رقصیدن دیگران می توانست مرا فریب دهد؛ به صحنه های رقص، بی خبری و عیاشی بکشاند. کاش می توانستم برای کلمه موقعیت {مقام اجتماعی} ارزشی قایل بشوم.

در بیابان ایستادن و فریاد زدن و جوابی نشنیدن و به این کار ادامه دادن ـ قدرت و ایمانی خلل ناپذیر و مافوق بشری  می خواهد. چه دنیای عجیبی است من اصلا کاری به کار هیچکس ندارم. همین بی آزار بودن من و با خودم بودن من باعث می شود که همه درباره ام کنجکاو بشوند نمی دانم چطور باید با مردم برخورد کرد.

من می خواستم و می خواهم بزرگ باشم. من نمی توانم مثل صد هزار مردم دیگری که در یک روز به دنیا می آیند و در روزی دیگر از دنیا می روند، بی آن که از آمدن و رفتنشان نشانه ای باقی بماند زندگی کنم.

فقط دلم می خواهد به آن مرحله از رشد روحی برسم که بتوانم هر موضوعی را در خود حل کنمتا برای من، احتیاج، کلمه ای بی معنی شده؛ بتوانم زندگی را مثل یک گیاه زهری میان انگشتانم بفشارم و خرد کنم؛ بعد هم آن را زیر پایم بگذارم و لگدمال کنم. دلم می خواهد به ابدیتی دست پیدا کنم که آرامش در آنجا مثل بستری انتظارم را می کشد. چشم هایم را می توانم توی این بستر بدون هیچ انتظار خرد کننده ای روی هم بگذارم.

_____________________________________


منابع :

www.valselit.com/article.aspx?id=723 دکتر بیژن باران: تبلور اختلالات روحی در شعر نو فارسی

{۱} http://www.farimah.com/enter/content-9.html

{۲} http://www.avayeazad.com/foroogh_farokhzad/tavalodi_digar/1.htm

{۳} http://www.p30world.com/forum/archive/index.php/t-77705.ht

حوریا یاوری، هاله معنایی واژه یا مفهوم گناه در ذهن و زبان فروغ فرخزاد http://medad.net/wpm

http://www.saffarian.ws/ 3 گانه ف.ف: جام جان: شعر و داستان، اوج موج: سینما و تئاتر، سرد سبز: زندگی و مرگ

http://forough-farrokhzad.blogspot.com/ 4 ویدیوی حسین منصوری- پسر ف.ف.

‏۲۰۱۱‏/۰۷‏/۲۸ http://persianpost1.blogspot.com/


دسته: مقاله | نويسنده: admin


نظرات بینندگان:
شعله رميده (فروغ فرخزاد) گفته:

[…] متن نو » زندگی و آثار فروغ فرّخ زاد/ دکتر بیژن باران […]

شعر باران از فروغ - دسرا گفته:

[…] متن نو » زندگی و آثار فروغ فرّخ زاد/ دکتر بیژن بارانفروغ با استعداد زبانی و هنری توانست که فکر کلامی خود را در ژانرهای ادبی شعر، ترجمه، نقد، داستان، فیلمنامه بیان کرده؛ نیز، در کارهای هنری مانند اجرای نمایش، … […]

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

انتشارات شهنا

انتشارات شهنا
1
No Image No Image