برگه‌ها

سپتامبر 2024
ش ی د س چ پ ج
 123456
78910111213
14151617181920
21222324252627
282930  
 
No Image
خوش آمديد!
شعری از حمید شرفی پيوند ثابت

 

حمید شرفی

این شعر دارد با خودش افسانه ای را دور می ریزد

دلشوره ی آتش میان لانه ی زنبور می ریزد

در هاله های نور و معنا طرح دستی می کِشد، امّا

از لابلای پنجه هایش وحشت کافور می ریزد

این شعر حتما پابه ماه لحظه های تلخ پاییز است

می خشکد و می افتد و می سوزد و در گور می ریزد

در دست هایش جام خون، بر روی لب هایش پیامی سرد

همچون یهودا بوسه اش آتش به جای نور می ریزد

تا بی سرانجام هزاران دور باطل باز می چرخد

جادوی آتش می شود، از رگ رگ انگور می ریزد

گاهی تبر در جذبه ی بت های شعرم رنگ می بازد

یا “سامری” بانگ “اناالحق” روی دوش طور می ریزد

این شعر دارد آسمانم را پر از اندوه می سازد

این شعر دارد با خودش افسانه ها را دور می ریزد

 

 

 

دسته: شعر | نويسنده: admin



ارسال نظر غير فعال است.

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

انتشارات شهنا

انتشارات شهنا
1
No Image No Image