پست مدرنیسم و زیباشناسی(بخش نخست)/حمیدحیاتی |
|
جنبش معروف به ” پست مدرنیسم ” انگاره ای غیر از عدم قطعیت و تعیین نیست. این انگاره در عرصه های مختلف ،اعم از : معماری، موسیقی، نقّاشی و ادبیّات تجلّی یافته است. طلیعه ی جنبش پست مدرن را می توان به طور رسمی در معماری ردیابی کرد. معماران نخستین هنرمندانی بودند که دریافتند که دیگر تازگی و نوآوری در خود یک ارزش محسوب نمی شود. مهم تر، نخست معماران پست مدرن بودند که تأکید کردند که ما اکنون با «سنّت مدرنیسم» رویارویم که آن شادابی و کارایی معماری مدرن را در آغاز سده ی بیستم، یکسره از دست داده است و در حدّ نظریه و کنش به جزم هایی باور آورده که با زندگی راستین و هر روزه ی مردمان همخوانی ندارد. آن چیزی که میان معماران مدرنیست، حتّی در همان روزهای کارآیی و اقتدار مدرنیسم مشترک بود، روحیه یا ایده ی مشترکی خوانده می شد که در ایدئولوژی معماری مدرن تجلّی یافت. ایده ی مدرنیسم که خود دگرگونی ژرفی در معماری سنّتی اروپایی ـ آمریکایی آفرید عبارت بود از: بنا را به ساده ترین عناصر تقلیل دهیم، موجودیت فضایی بنا را متمرکز بر هسته ی اصلی کنیم، با رسیدن به ساده ترین شکل ها، یکدستی تمامی اجزاء بنا را بنیان گذاریم.از تزیینات و کاربرد حتّی یک فرم زائد که به کار نمی آید، بپرهیزیم، مواد زائد دیداری و نمایی را حذف کنیم. خلاصه، بکوشیم تا به شکل هایی برسیم که کارکرد اصلی بنا را نمایش دهند و تضمین کنند. حکم اصلی که گاه به شکل های گوناگون بیان می شد این بود: «زیبایی همان کارکرد است».
نظرات[۰] | دسته: مقاله | نويسنده: admin | ادامه مطلب...
|
|
|